دفترچه عقاید

هر روز دنیا را با تازگی آن روز میبینم.

دفترچه عقاید

هر روز دنیا را با تازگی آن روز میبینم.

مردم بدجنس شهر من

اپیزود 1

با دوستم باید برای انجام کاری جایی میرفتیم در اطراف تهران که تا حالا ما اونجا نرفته بودیم. از مترو که پیاده شدیم سوار ون های دانشگاه شدیم(فک می کردیم همونجایی میبره که مقصدمونه). من از یه خانومی که بغل دستم نشسته بود پرسیدم که درست سوار شدیم یا نه که خانوم گفت این مسیر می خوره فلان دانشگاه نه اونجایی که مد نظر ما بود. برای همین قبل از اینکه ون راه بیوفته به راننده گفتیم نگه داره اشتباه سوار شدیم. رانندهه هم گفت نمی خواد میبرمتون تا انتهای مسیر بعد از اونجا دوباره می تونید سوار تاکسی بشید به جایی که می خواهید. خوب طبیعتا ما هم به حرفش اعتماد کردیم و ما رو برد تا جایی که همه مسافرا برای اون دانشگاه پیاده شدن. ما هم پیاده شدیم و بعد من ازش می پرسم آقا کجا باید دوباره سوار شیم؟ میگه اگه بخواهید من دربست می برم 3 هزار تومن! بهش می گم نه مرسی لطفا بگید کدوم تاکسی ها رو باید سوار شیم.  میگه اون طرف رو میبینید اونا رو باید سوار بشید. ما هم رفتیم سمت ایستگاه تاکسی ها که میبینیم مسیر همه بدون استثنا دوباره مسیر برگشت به متروست. یعنی اصلا به اونجایی که ما می خواستیم تاکسی نداشته.  یارو کاملا ما رو پیچیونده بود برای اینکه پول کرایه اش رو بگیره. خوب بگو ما رو پیاده می کردی صبر میکردی دو نفر دیگه میومدن سوار می شدن. آخه چرا آدم رو گمراه میگنی؟ حتما فکر کرده ما الان بهش میگیم تو رو خدا دربست ببر.

خلاصه از راننده های دیگه که پرس و جو کردیم دیدیم یا باید یه مسیر خیلی طولانی رو وسط بیایون پیاده بریم یا دربست بگیریم. دیگه راننده ها هم دلشون واسه ما سوخت و هزار وپونصد تومن دربست بردن تا جایی که می خواستیم. دیگه کارد می زدین خون ما در نمیومد.

اپیزود2

صبح پنجشنبه می خوام برم کلاس زبان. چون کلاسم تو طرح ترافیک هست خدا رو شکر تا نزدیک های کلاسم تاکسی خطی داره. جایی هم که همیشه سوار این خطی ها میشم یه ایستگاه بزرگه که به جاهای مختلف خطی داره. خلاصه مثل همیشه رفتم به جایی که تاکسی مسیر من می ایستاد. حدس زدم که باید جاشون عوض شده باشه. از یکی از راننده های یه خط دیگه پرسیدم که آقا فلان مسیر جاش کجاست؟ میگه همین جا بایست تا تاکسی بیاد تازه پر کرده رفته! یه راننده دیگه اومد گفت دخترم بیا تو هم جای دخترمی اون آقا داره دروغ میگه جاشون عوض شده رفتن جلوتر می ایستن. راستش رو بخواهید اینقدر عصبانی بودم که اصلا نتونستم برگردم به رانندهه بگم آخه هدفت از این کار چیه مردم ور می ذاری سر کار؟ تو که راننده یه خط دیگه هستی چه سودی بهت میرسه آخه؟

دیگه قضاوت رو می ذارم به عهده خودتون که هر چی دلتون خواست بگید.

نظرات 3 + ارسال نظر
fars جمعه 11 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:23 ب.ظ http://www.fars.eoo.ir

56230302657گاهی شانس فقط یک بار به آدم رو میاره پس باید قدرش رو دونست بهترین فرصت زندگی شما برای ثروتمند شدن مجموعه ای بی نظیر برای اولین بار در ایران برای کسانی که می خواهند بهتر زندگی کنند و از کمترین وقت و هزینه بیشترین سود را ببرند.برای آگاهی از جزییات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
http://www.fars.eoo.ir

هلال شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 07:50 ق.ظ http://hiiilal.mihanblog.com/


واقعا واسه هیچ و پوچم این قدر دروغ میگن و بدجنسی میکننا! آدم هرچی فکر میکنه میبینه اصلا ارزششو داره این دورغ هایی که میگن؟!

آخه همین طور توی چشم نگاه می کنن و آدم رو می ذارن سرکار.واقعا چی فکر می کنن با خودشون نمی دونم؟!

ابراهیم جمعه 18 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 05:04 ق.ظ http://www.namebaran.blogfa.com/

عجب راننده ی بدجنسی حالم به هم خورد از بعضی از این هم وطنام که اصلا شرف ندارند .
شکر خدا من هنوز به این آشغالا بر نخوردم . البته یه بار خوردم اونم سر قیمت بود . اولش گفت 1500 تومن بیایین سوار شیم وقتی رسیدم دبه کرد و گفت حتما باید دو تومن بدین اصلا شما روتون میشه که هزار و پانصد تومن بدین .

منم اولین بارم بود که یه همچین موردی برام پیش میومد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد