چقدر سخته که آدم بین دوراهی عقل و احساسش گیر گنه!!
دوستم تعریف می کرد چند سال پیش با پسری دوست بوده و قصدشون هم ازدواج بوده. ولی خوب یه سری مسائل پیش میاد که با هم به توافق نمی رسن، در عین حال که همدیگه رو خیلی دوست داشتن از هم جدا میشن.حالا بعد از چند سال پسره دوباره بر میگرده و از دوستم می خواد تجدید نظر کنه.دوستم هم بر خلاف احساسی که به اون داشته بهش دوباره جواب رد میده.وقتی ازش میپرسم چرا؟ دلایل خودش رو داره و البته همه دلایلش هم منطقی و عقلانی هست.حتی اگه پیش مشاور هم بره مطمئنا اونم با این ازدواج مخالفه.
منم بهش گفتم که آفرین به تو که خیلی عاقلانه تصمیم گرفتی...
ولی داشتم با خودم فکر می کردم که اگه من جای اون بودم بازم اینقدر منطقی تصمیم می گرفتم؟نه!چون من خودم رو میشناسم، می دونم که اگه من بودم احساسم بر عقلم غلبه میکرد(هر چند که مطمئنا خانواده ام مانع میشدن).
شما چی؟شما اگه تو دوراهی عقل و احساس بودین چی کار میکردین؟(آخه این چه سوالیه که من می پرسم؟!خوب معلومه که همه عقلانی تصمیم میگیرن دیگه!!)
پ.ن یه جایی خوندم که نوشته بود چقدر خوبه که آدم بین عقل و احساسش تعادل برقرار کنه.به نظر من بهترین تصمیم اینه که آدم هم عقل رو در نظر بگیره و هم احساس.چون این دوتا می تونن مکمل های خوبی برای هم باشه.
امانت خدا به انسان چیزی از جنس عشق بود که خدا در همان ابتدا گفت که انسان جهول و ظلوم خواهد بود.
به من سر بزن...
منم فکر کنم احساسم قالب میشد بهم....نمیدونم....
تصمیم گیری تو این دوراهی ها خیلی سخته
من که اصلا نمی دونم عاشقی چی هست
خب من فکر میکنم از نظر هر کسی می تونه فرق داشته باشه...
خوب یه جاهایی دیگه باید عقل گذاشت کنار به ندای قلب گوش داد....
می دونی یاسی جون اصولا زندگی شوخی بردار نیست...یه اشتباه تاوان خیلی سختی داره توجامعه ما..مخصوصا در رابطه با زندگی مشترک... باید دید اخه چه دلایلی داشته...
راست میگی...شاید این که باعث میشه به ندای قلبمون گوش ندیم به خاطر ترس از همین تاوان دادن باشه.
افرین یاسی خوشگلممممممممممممممممممم
آفرین به چی نسترن جون؟؟
به اینکه می خوای بین عقل و احساست تعادل برقرار کنی....
آهان...مرسی عزیزم
Salam. Hamishe bayad harfe delo shenid vali tasmim akhar baya ba fekr kardan gereft. Bem besarShad mishim
پس یعنی هر دوتا با هم...
سلام
ممنونم ازتون یاسی خانم که پیغاممو به شکول رسوندید
در باره این مطلبه آخرتون هم باید بگم
منم نمیتونم بین عقل و احساسم تعادل برقرار کنم همیشه هم به خاطر این موضوع آسیب میبینم
بازم ممنون
خواهش می کنم عزیزم...کاری نکردم که!
من که همیشه نمیدونم به عقلم رجوع کنم یا احساس؟ قوانین منطق میگن به عقل رجوع کنید وقوانین راز میگن ببینید دلتون چی میگه؟ بالاخره من خودم نفهمیدم چیکار کنم؟
همونطور که گفتم بهترین راه اینه که با ترکیبی از هر دو تصمیم بگیریم.
خوب...من بودم با احساسم تصمیم می گرفتم بی شک..خیلی زیاد تا حالا سعی کردم با عقلم جلو برم اما به هرجای زندگی که نگاه می کنم اثر تصمیمات از رو احساس گرفته شده رو می بینم...
نمی دونم چرا...اما انگار واسه من اصلا شدنی نیست انتخابی که هم احساس توش باشه هم منطق...جفتش با هم نمیشه که میشه ؟
راستش رو بخوای من هر وقت با احساسم تصمیم می گیرم آرامش پیدا میکنم حالا ممکنه بعدش پشیمون بشم ممکنم هست نشم ولی در اون لحظه احساس خوبی دارم.
به نظر من با تمرین کردن میشه جفتش با هم باشه...فقط باید یه خرده تلاش کرد
سلام دوست عزیز
از اشنائیت خوشحالم
جمله آخرت کاملا درسته
سلام منم از اشناییتون خوشحالم
ممنون