سلام سلام صدتا سلام
بالاخره غیبت من تموم شد و بر گشتم. راستش چند روزه که می خوام بیام و پست بذارم ولی خب می دونید که طبق معمول همیشه وقت نمی شد.
این چند وقت سرم یهویی شلوغ شد و کلا دیگه حوصله نت و وبلاگ و این بند و بساط ها رو نداشتم. برای همین گفتم یه مدت فاصله بگیرم بهتره. البته هنوز هم سرم شلوغه ولی خوب باید خودم رو با شرایط وفق بدم. آخه می دونید من هفته ای سه روز باید برای کاری برم تا کرج. چون ماشین نمی برم باید با مترو برم. خداوند فقط خودش یه صبر و تحملی به من بده که توی این راه دوام بیارم. بس که طولانیه. سه تا خط عوض می کنم و دو ساعت و خرده ای توی راهم. اصلا برای خودش یه مسافرته. این مدت کلی سوژه های تاپ توی مترو پیدا کردم برای پست گذاشتن. حالا شماها شاهد باشین من هر وقت اراده کنم که از یکیشون بنویسم عمرا اگه یکیش یادم بیاد.
چند وقته احساس می کنم که خیلی خوب صداها رو نمیشنوم و جهت صدای موبایل رو خوب تشخیص نمیدم. حالا این قضیه بر میگرده به 7-8 ماه پیش ها ولی تازه دیروز رفتم دکتر و معلوم شد که گوشام جرم گرفته. حالا باید برم برای شستشو. گوشام کیپ میشن بعد صدا می پیچه توی سرم. آدم دیوونه می شه. اصن یه وضییییی. به خدا آدم تازه قدر چیزایی که داره رو می دونه.
ببینم این هفته از توی مترو چه سوژه ای پیدا می کنم بیام براتون تعریف کنم.
بازگشت غرور آفرینتو تبریک میگم
ناقلا نکنه داری میری قاطی مرغا
منم اینجوری میشم گاهی وقتا اصلا حوصله نتو ندارم ولی گاهی وقتام چنان می چسبم بهش که دیگه کندنم از نت با کرام الکاتبینه
نه بابا قاطی مرغا کجا بود
حتما به گوشات برس و سر سری نگذر ازش.
خسته نباشی عزیزم.این جور رفت و امدا ادم دیوونه میکنه.
آره سیندی جونم خیلی خسته میشم
هاهاهاها...
به خدا لذت ببر یاسی... من عاشق اینم محل کار ادم دور از محل زندگیش باشه...
چیه بیخ گوش ادم...
حالا من کاملا بر عکس... دوست دارم نزدیک باشم.
سلام
بانو
ورودتون مبارک
پس شستشوی گوش دارین
خیلی حال میده این شستشو
قلقلک می ده گوش رو و لذت
سلام
آخرین باری که گوشامو شستشو دادم چهارم دبستان بودم. برای همین خیلی یادم نمیاد که چه طوری بود