ادامه مطلب بخونین لطفا! خیلی باحاله.
من خودم هر 10 روز یه بار یکی رو انتخاب می کنم. این جوری حق هیچ کدومشون هم ضایع نمیشه. البته به جز "نیما و شاملو و سایه". آخه به نظرم به موضوع هیچ ربطی ندارن.
شما کدوم رو انتخاب می کنین؟
بعدا نوشت1: دقت کردین پیغام گیر باباطاهر چه عشقولانه س؟
بعدا نوشت2: واقعا این شعرا یه همچین شعرایی دارن؟ یا ساخته و پرداخته یه عده آدم بیکار اما خوش ذوقه؟؟
پیغام گیر بزرگان
پیغام گیر سعدی:
از آوای دل انگیز تو مستم
نباشم خانه و شرمنده هستم
به پیغام تو خواهم گفت پاسخ
فلک را گر فرصتی دادی به دستم
.....
پیغام گیر فردوسی :
نمی باشم امروز اندر سرای
که رسم ادب را بیارم به جای
به پیغامت ای دوست گویم جواب
چو فردا بر آید بلند آفتاب
پیغام گیر خیام:
این چرخ فلک عمر مرا داد به باد
ممنون توام که کرده ای از من یاد
رفتم سر کوچه منزل کوزه فروش
آیم چو به خانه پاسخت خواهم داد!
پیغام گیر منوچهری :
از شرم به رنگ باده باشد رویم
در خانه نباشم که سلامی گویم
بگذاری اگر پیغام پاسخ دهمت
زان پیش که همچو برف گردد رویم!
پیغام گیر مولانا :
بهر سماع از خانه ام رفتم برون.. رقصان شوم!
شوری برانگیزم به پا.. خندان شوم شادان شوم !
برگو به من پیغام خود..هم نمره و هم نام خود
فردا تو را پاسخ دهم..جان تو را قربان شوم!
پیغام گیر بابا طاهر:
تلیفون کرده ای جانم فدایت!
الهی مو به قوربون صدایت!
چو از صحرا بیایم نازنینم
فرستم پاسخی از دل برایت !
پیغام گیر نیما :
چون صداهایی که می آید
شباهنگام از جنگل
از شغالی دور
گر شنیدی بوق
بر زبان آر آن سخن هایی که خواهی بشنوم
در فضایی عاری از تزویر
ندایت چون انعکاس صبح آزا کوه
پاسخی گیرد ز من از دره های یوش
پیغام گیر شاملو :
بر آبگینه ای از جیوه ء سکوت
سنگواره ای از دستان آدمیت
آتشی و چرخی که آفرید
تا کلید واژه ای از دور شنوا
در آن با من سخن بگو
که با همان جوابی گویم
تآنگاه که توانستن سرودی است
پیغام گیر سایه :
ای صدا و سخن توست سرآغاز جهان
دل سپردن به پیامت چاره ساز انسان
گر مرا فرصت گفتی و شنودی باشد
به حقیقت با تو همراز شوم بی نیاز کتمان
پیغام گیر فروغ :
نیستم ... نیستم ... اما می آیم ... می آیم ... می آیم ...
با بوته ها که چیده ام از بیشه های آن سوی دیوار می آیم ... می آیم ... می آیم ...
و آستانه پر از عشق می شود
و من در آستانه به آنها که پیغام گذاشته اند
سلامی دوباره خواهم داد ..
من با مولانا حال کردم....
اصولا با رقص میونه خوبی دارم...
آره مال اونم خیلی قشنگه
خیلی باحال بود یاسی جووون
مخصوصا مال نیما!
...
شاعرا این شعرا رو ندارن....ولی لحنشون ،کلماتی که استفاده میکنند همینا هست. مثلا فروغ یه شعر داره که توش میگه سلامی دوباره خواهم داد ولی خب بقیه اش که این شکلی نیست.
معلومه نیما رو خیلی دوست داری ها
پیغام گیر بابا طاهر بیشتر به نظرم مادربزرگیه
بذار برم یه دور دیگه بخونمش...خوب خوندمش!
نه بابا مادربزرگه میره صحرا چه کنه آخه؟
من این رو چندسال پیش شنیده بودم...کار یک آدم خوش ذوقه که خیلی هم خوب شعرا و اشعارشون رو میشناسه.
ئه راست میگی سما جون! من تازه تو فیص*بوق خوندم.
پیغام گیرش رو دوست داشتم! آخه خیلی شبیه حرفای خود نیما بود.
اینجاش هم فوق العاده بوود که شباهنگام از جنگل
از شغالی دور
گر شنیدی بوق
بر زبان آر آن سخن هایی که خواهی بشنوم
راستش رو بخوای من هیچ وقت شعر نو دوست نداشتم. شعر های ریتم دار و با قافیه بیشتر دوست دارم
سلام
به نظرم فردوسی از همشون معقول تر بوده
بقیشون قاطی دارن بابا :دی
سلام عزیزم
کلا فردوسی خیلی سنگین و رنگینه
من که از هیچکدوم خبر ندارم
متوجه منظورتون نشدم؟!
واااای.....معرکه بود...مردم از خنده...
خوشبختی را دیروز به حراج گذاشتند
حیف که من زاده امروزم
خدایا دوزخت فرداست...
چرا امروز میسوزم؟؟؟
بهم سر بزن[گل]
همین پیغامگیر و زندگ پیشواز و این حرفا
آهان...بله!
وای یاسی جون خیلی با حال بود. خداییش آدم می مونه تو این همه ذوق شعری.راستی خیلی ممنون که بهم سر زدی. ولی چرا لینکم نکردی؟!
چشم عزیزم الان لینکت می کنم