یه پسری رو تصور کنید که در جایی کار می کنه...
حالا این آقا پسر یه ارباب رجوع داره که دختر خانمی هست..و این آقا پسر به طور خیلی تابلوئی به این دختر خانم علاقه مند شده...یعنی تابلو هااااا...ولی خوب تا الان اصلا هیچی به اون دختر خانم از احساسش نگفته...
این دختر خانم همیشه در رابطه با این آقا خیلی سنگین و رنگین و با وقار و متین برخورد کرده.یعنی این قدر مغرور هست که رفتاری از خودش نشون نده که شَأن خودش و خانواده اش رو زیر سوال ببره.
حالا چند تا سوال:
یعنی رفتار این دختر خانم باعث شده که اون آقا تا الان حرفی نزنه؟
اگه شما جای این دختر خانم بودین چه طوری رفتار میکردین؟
اگه شما جای اون آقا پسر بودین دوست داشتین از این خانم چه رفتاری ببین؟
جهت تنویر افکار عمومی نوشت: این دختر خانم من نیستم!
خب یعنی انقدر تابلو که شاید دختره هم فهمیده؟؟؟؟
) منم بودم همین کارو می کردم..
خب ببین قرار نیست دخترها تا یه چیزی احساس کردن بلافاصله تغییر موضع بدن...
به نظر من که رفتار این خانم کاملا به جاست (جبهه فمنیستی من خیلی تو ذوق می زنه؟؟؟
ولی این اقا هم باید خیلی مودبانه این خانم رو به یه قهوه دعوت کنه و بسیار مودبانه تر احساسش رو بیان کنه....
بله اون دختر هم فهمیده
منم کاملا باهات موافقم
اینقدر بدم میاد از عشوه گری بی خودی که هنوز نه به داره نه به باره
جواب سوال ها به ترتیب:
1)به احتمال زیاد
2)بستگی داره از پسره خوشم بیاد یا نه
3)همینطور سنگین اما یه حالتی که چراغ سبز هم باشه
مرسی از جوابات عزیزم
حالا این دختر حانوم شمایید؟؟؟
والا در مورد من که دیگه احتمالش به صفر رسیده
نه بابا نا امید نباش...شاید به اطرافت خوب توجه نکردی.حواستو جمع کن دخترم
من تو عشق و عاشقی هیچ تجربه ای ندارم تا بتونم کمکت کنم
اما اگه جای پسره بودم دوست داشتم دختره همین رفتار رو داشته باشه
و البته اگه قرار به ازدواج باشه پسره باید از خداش باشه که دختره مغروره
چرا که دختری که به سادگی پا بده آخرش معلومه
بله باید هم از خداش باشه یه همچین کیسی پیدا کرده. اما کیه که قدرش رو بدونه!!
به نظر من امروزه کمتر پسری پیدا میشه که به این موضوع توجه کنه
برای سوال اولت باید بگم نه اینجور نیست..طرف اگه بخواد حرف بزنه میزنه مثلا اگه بخواد یه جوری پیشنهاد ازدواج بده..کاری به رفتار خانوم نداره که.......شاید شرایط اینو نداره که الان این موضوع رو مطرح کنه و منتظر یه فرصت مناسبه ...که در این صورت دختر باید صبوری کنه . کاری نکنه که طرف پشیمون بشه ..
شاید هم اینا همه ساخته تخیل دختر باشه و پسر هیچ علاقه ای به دختر نداشته باشه...
سوال دو:کاری نمی کردن ...صبور بودم..و با طرف با مهربونی رفتار میکردم نه اینکه پاچش رو بگیرم...
سوال سه:من نمی دونم..مردا با هم فرق دارن...ولی تو همونی باش که هستی..نباید وا نمود به چیزی بکنی که نیستی..
دیگه سوالی نیست؟بود بپرسیا ا ا
بله استاد می فرمودین...
میگم تو که اینقدر مفصل و دقیق جواب میدی، یه مرکز مشاور خانواده بزنی بد نیستا.
خارج از شوخی، مرسی از اینکه وقت گذاشتی و مفصل جواب دادی.منم 100%موافقم که آدم باید خودش باشه.مهربونی رو هم خوب اومدی،آخه گاهی وقتا دختره نامهربون میشه...
مسلماً رفتاره خانومه تاثیر داشته اگر دختره پا می داد مطمئناًپسره هم دست می داد
در ضمن من اگه جای دختره بودم دیگه سراغ پسره نمی رفتم کارامو می دادم به همکارش که متاهله که دلشم بسوزه دل خودمم خنک بشه
اگه جای پسره بودم ودختره کم محلی بهم می کرد بیشتر ازش خوشم میومد 
دختر باید سنگین رنگین بره وبیاد 
اصن دیگه لازم نکرده بری پیش این پسره بده خودم میرم کارتو راسو ریس میکنم 
نبینم دیگه اونجا آفتابی بشیا
میگما خوبه من جای باباتو داداشات نیستماوگرنه پوست از کلت می کندم 
معنی نداره
واینگونه است که مااز کوره در میرویم
هی واااااااای من آخه این چه رفتاریه؟
گفتم سنگین و رنگین ولی دیگه نه اینقدر خشن!!!
حالا کی گفته که اون دختره منم؟؟؟می خواین از زیر زبونم حرف بکشین؟؟؟نخیر من نیستم...
ولی باحال گفتی ها...اگه دختره پا میداد پسره هم دست میداد
من با مامیچکا موافقم.وقتی یکی میگه مواظب ابش سرما نخوری یا تکست میده برو سفر واسه روحیه ت خوبه و یا کلی چیز دیگه...د...بتمرگ منو دعوت کن جایی و بنال
از دست تو کیانا
بابا دختره به اندازه تو عصبانی نیستاااااا
هنوز کار به اونجاهای باریک که طرف بخواد تکست بده و از این حرفا و از اون حرفا بزنه نرسیده...
اگر دختر خانم هم خوشش آمده با دست پس بزنه با پا پیش بکشه. عملیات ظریفیه دیگه .
آره خوب...
راستش هر چی فکر کردم دلیل استفاده از این آیکونت رو نفهمیدم؟؟!!
اول سلام
دوم خوشم اومد ازوبلاگت
سوم من امروز تولد وبلاگمه
چهارم: نظر شخصی من اینه که وقتی یه پسری به یه دختر خانوم علاقمند میشه اما حرفی نمیزنه 2 تا حالت بیشتر نداره: 1- هنوز تصمیمش رو نگرفته ، به عبارتی تردید داره (به هر دلیل) 2- نگران شکسته شدن غرورشه.
در حالت اول باید صبر نمود و در حال دوم کلا باید بی خیالش شد. چرا؟ چون آقا غرورش از علاقه اش بیشتره.
اول سلام
دوم ممنون
سوم خوش اومدی به جمع وبلاگ نویس ها
چهارم امان از دست این غرور...
آخ راستی آدرسمو یادم رفت بنویسم...این فراموش کاری هم مسریه ها.
اشکال نداره عزیزم چون اولشه عادت نداری که آدرس بذاری.منم اوایل همش یادم میرفت