دفترچه عقاید

هر روز دنیا را با تازگی آن روز میبینم.

دفترچه عقاید

هر روز دنیا را با تازگی آن روز میبینم.

از دیشب که پست قبلی رو گذاشتم تا الان که دارم این پست جدید رو می نویسم یه بار دیگه دنیا روی سرم خراب شد... این بار برای خودم نبود بلکه برای دوستم بود...

غم و غصۀ خودم کم بود حالا نمی دونم مشکل دوستم رو دیگه کجای دلم بذارم؟

امروز ظهر زنگ زدم به دوستم که براش در مورد پست قبلی یه خرده درددل کنم. راستش فقط این دوستم می تونه منو در این زمینه درک کنه چون به قول خودش دردمون مشترکه... خلاصه دیدم صداش گرفته...اونم یهو زد زیر گریه و سر درددل اونم باز شد...یه لحظه لالمونی گرفتم...مشکل من در برابر مشکل دوستم خیلی ناچیزه که من براش این همه ننه من غریبم بازی در آوردم...پس دوستم چی بگه طفلک؟ اون چی کار کنه با این ضربه وحشتناکی که خورده؟یعنی فاجعه اس!

اصلا از ظهر تا حالا دیگه خودم رو فراموش کردم و نشستم زانوی غم بغل کردم برای دوستم.

بچه ها براش دعا کنید این مرحله رو به خوبی پشت سر بذاره من براش خیلی نگرانم خیلی. بچه ها من به دعاهای دسته جمعی خیلی اعتقاد دارم...براش دعا کنید این اتفاق به ضررش تموم نشه و خدای نکرده آبروش نره. 

پ.ن1 شاید برای جزئیات این قضیه یه پست رمزی گذاشتم. چون به راهنمایی هاتون احتیاج دارم، ولی قول نمی دم یه خرده باید قضیه رو سبک سنگین کنم.

پ.ن2 از همتون واقعا ممنونم.درسته که من خواننده های خیلی زیادی ندارم ولی شماهایی که همیشه هستین و برام کامنت های مهربونی میذارین خیلی حالم رو خوب می کنه. تا حالا چندباری شده که بعد از یه پستی که خیلی ناراحت بودم با خوندن کامنتاتون خیلی احساس سبکی و راحتی کردم. ممنون از همتون

پ.ن3 امیدوارم که پست بعدی یه پست شاد و پرانرژی باشه.